برای آینده به تلاش مداوم نیاز دارید ، نه برای واقعیت

هفته گذشته ، من مقاله ای را در ژورنال اقتصادی خواندم که به تحلیل مدیران عامل 176 گروه برتر پرداخته است. مدیران عامل جدیدی که شرکتهای نماینده کره ای را در پایان سال تبریک در پایان سال گذشته برگزار می کردند ، چه نوع افرادی هستند؟ طبق این مجله تجاری ، می توان از آنها به عنوان “پیرمرد 58 ساله ای که می تواند استراتژیک فکر کند” نام برد. همانطور که توسط این امر مشهود است ، 10 مدیر برتر منابع انسانی از “تفکر استراتژیک” به عنوان شماره غیر قابل عبور شماره یک (9 گروه) به عنوان ویژگی هایی که مدیر عامل باید برخوردار باشند ، یاد کردند.
با استفاده از فرصتهای موجود در “مدیریت سازمان” که در گذشته به عنوان یک صلاحیت اساسی که مدیرعامل باید داشته باشد و توسعه آن به عنوان یک تجارت جدید ، مورد تأکید قرار گرفته است ، “یک تفکر استراتژیک” برای رشد مداوم سازمان وجود دارد با کند شدن رشد و افزایش عدم اطمینان در مورد آینده ، این بدان معناست که انتظارات از رهبرانی که شرکت را اداره می کنند در حال تغییر است.
تفکر استراتژیک را می توان به عنوان فرایند و صلاحیت تفکر در مورد اینکه برای بهبود رقابت و موفقیت آینده یک سازمان بر اساس بینش در مورد مشتریان ، بازارها و فناوری باید انجام داد ، تعریف کرد. به طور خلاصه ، این نقش یک رهبر است که برای دستیابی به اهداف مورد نیاز در کوتاه مدت تلاش می کند و در عین حال تغییرات لازم را برای رشد بلند مدت در آینده ایجاد می کند. و در قلب تفکر استراتژیک ، بینشی وجود دارد که می تواند به طور فعال تغییر در مشتریان و بازارها را بپذیرد.
اگر فقط یک رهبر با مهارت های تفکر استراتژیک عالی انتخاب شود ، من دوست دارم بدون تردید استیو جابز ، بنیانگذار اپل را انتخاب کنم. معلوم بود که مشاغل توسط افرادی که فقط امروز با نگاه به حال فکر می کنند بسیار منزجر است. او به نقل از وین گرتسکی بازیکن اسطوره ای هاکی گفت که او باید همیشه در جاهایی که پک حرکت می کند حرکت کند ، نه در جائی که پک باشد ، تا گل های بیشتری نسبت به بقیه بدست آورد. تأکید بر تولید محصولات برای هدایت جاده بود. به لطف تفکر استراتژیک استیو جابز ، اپل موفق شده محصولات و فناوری هایی را که جهان را متحول می کند به بازار بیاورد و از اپل نمادی از نوآوری ساخته است.
بنابراین ، برای دستیابی به یک رهبر با مهارت استثنایی تفکر استراتژیک ، چه تلاشی لازم است؟ ابتدا بیایید از کارهای روزمره خود دور شویم ، بازار و مشتریان خود را رصد کنیم و به عنوان یک عادت در مورد تأثیر احتمالی تغییراتی که در این روند بر کسب و کار ما ایجاد می کند ، فکر کنیم. به عنوان مثال ، ما به شدت در حال بررسی هستیم که چگونه پدیده کاهش سریع ارتباط حضوری به دلیل کرونا 19 می تواند بر رفتار مشتریانی که محصول می خرند و مصرف می کنند تأثیر بگذارد. نکته مهم در اینجا این است که این مشاهدات از بازارها و مشتریان فقط به یک بار محدود نمی شود بلکه باید بصورت مداوم و مکرر به عنوان یک عادت انجام شود ، اما پرورش بینش امکان پذیر است.
دوم ، برای ایجاد بینش ، به طور دوره ای وقت بگذارید و به گذشته نگاه کنید و در مورد آنچه تجربه کرده اید تأمل کنید. مهم است که مدتی دست از کار بکشید و از پنجره دفتر بیرون نگاه کنید و از خود س questionsالاتی بپرسید ، “آیا من به واقعیت پایبند هستم و چیزهای مهم را در آینده از دست می دهم؟” یا “آیا من سازمان را در مسیر درست هدایت می کنم؟” از دفتر دور شوید. فرصتی برای لذت بردن از افکار عمیق هنگام راه رفتن ممکن است بی اهمیت به نظر برسد ، اما می تواند به نتایج شگفت انگیزی منجر شود که می تواند درک شما از این پدیده را افزایش دهد و تصویر بزرگ مورد نیاز برای تفکر استراتژیک را درک کند. من مطمئن هستم که اتفاقی نبود که استیو جابز قبل از تصمیم گیری پیچیده یا مهم به راه رفتن ادامه می داد.
هرچه جهان سریعتر تغییر کند و هرچه رقابت جهانی شود ، توانایی رهبر برای تفکر استراتژیک برای دیدن جنگل ها ، نه درختان ، از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. نباید فراموش کرد که جهت گیری غلط رهبر و عدم تلاش و اشتیاق اعضا ، سازمان را در یک بحران بزرگ قرار می دهد.
استاد دونگیل یونگ ، مدیریت بازرگانی ، دانشگاه یونسی
[ⓒ 세계일보 & Segye.com, 무단전재 및 재배포 금지]